شریک عاشق پارت 7
ا. ت ویو
یونگی غذا رو گرفت و اورد منم یه فیلم گذاشتم و دیدیم
بعد موقع خواب شد من یونگی جوون دوست های صمیمی بودیم تا حالا یه بار کنار هم خوابیدیم ولی الان که عاشقشم سخته
فلش بک به زمانی که کنار هم خوابیدن:
توی خونه بودم که صدای در اومد رفتم باز کردم که دردم ی پشت در و دو تا چمدون دستشه
ی:سلام
ا. ت: سلام تو اینجا چیکار میکنی
ی:قضیه مفصلی داره بیام تو؟
ا. ت :اره ... اره ... بیا تو
ی رفت روی مبل و ا. ت هم اومد
ا. ت :خب بگو
ی:من با پدرم دعوام شد و زدم از خونه بیرون و همه جا هم بسته بود دوست صمیمی زاد نداشتم تا تو به ذهنم رسیدی و......
ادامه دارد......
یونگی غذا رو گرفت و اورد منم یه فیلم گذاشتم و دیدیم
بعد موقع خواب شد من یونگی جوون دوست های صمیمی بودیم تا حالا یه بار کنار هم خوابیدیم ولی الان که عاشقشم سخته
فلش بک به زمانی که کنار هم خوابیدن:
توی خونه بودم که صدای در اومد رفتم باز کردم که دردم ی پشت در و دو تا چمدون دستشه
ی:سلام
ا. ت: سلام تو اینجا چیکار میکنی
ی:قضیه مفصلی داره بیام تو؟
ا. ت :اره ... اره ... بیا تو
ی رفت روی مبل و ا. ت هم اومد
ا. ت :خب بگو
ی:من با پدرم دعوام شد و زدم از خونه بیرون و همه جا هم بسته بود دوست صمیمی زاد نداشتم تا تو به ذهنم رسیدی و......
ادامه دارد......
- ۶.۸k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط